الهه ی الهام
انجمن ادبی
«شاعران و سیاستمداران»
سال هشتاد وشش برای نوشتن داستان کوتاه« بازی»، در به در به دنبال پیامک می گشتم و به هر دوست و آشنایی که می رسیدم، از او می خواستم که چند تا پیامک یا برایم بخواند و یا به تلفنم ارسال کند. طولی نکشید که بیشتر از هزار تا پیامک به دستم رسید. آنهایی را که راست کارم بودند در داستانم گنجاندم و بقیه را در سررسیدم یادداشت کردم تا شاید در چنین روزی از آنها استفاده کنم.
یکی از این پیامک ها را دوستی که الهام بخش چند داستان از جمله؛ بازی و قهوه ی تُرک و شاهکار است، و همیشه اصرار دارد که اسمی از او در میان نباشد برایم فرستاد. امروز بعد از گذشت پنج سال می خواهم آن را از میان یادداشت های قدیمی بیرون بکشم و برای استفاده و التذاذ دوستان الهه ی الهام به نمایش بگذارم:
«شاعران و سیاستمداران»
شاعران کوچک، حرف های قدیمی را تکرار می کنند.
شاعران متوسط، به سلیقه ی مردم شعر می سرایند.
شاعران بزرگ، سلیقه ی مردم را می سازند.
سیاستمداران کوچک، مردم شهر را به جان هم می اندازند.
سیاستمداران متوسط، کشورها را به جنگ وا می دارند.
سیاستمداران بزرگ، جهان را به لجن می کشند.
سیاستمداران کوچک، از شاعران کوچک خوششان نمی آید.
سیاستمداران متوسط، شاعران متوسط را دوست ندارند.
سیاستمداران بزرگ، از شاعران بزرگ وحشت دارند.»
با این حساب پیدا کنید پرتقال فروش را...
آیا هیچگاه، هیچ شاعر با شعوری بر تختگاه هیچ حاکم سیاستمداری، پیشانی ارادت و بندگی خواهد سایید؟
آیا میان شعر و سیاست آشتی و آشنایی برقرارخواهد شد؟
آیا شعر...؟
آیا شاعر...؟
آیا سیاست...؟
آیا سیاستمدار...؟
نظرات شما عزیزان: بنده خدا
ساعت11:21---18 بهمن 1391
جالب بود.خوشمان آمد.زندگی همینه ما رو پل صراط هستیم یه طرف اش اون جوری طرف دیگه این جوری .پناه می بریم به خداوند توانا از زیبایهای کاذب و گمراه کننده
موضوعات آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان |
||
|